افق اقتصادی ایران در آئینه گذر زمان
محسن رنانی
اقتصاد ایران افق روشنی ندارد
اقتصاد ایران افق روشنی ندارد
نکته اصلی این است که اقتصاد ایران امروز، افق روشنی ندارد. برای اینکه مفهوم نبود افق در اقتصاد ایران روشن شود یک مثال میزنم:
در زمان ریاست جمهوری مرحوم هاشمی سؤال سرمایهگذاران از من به عنوان یک مشاور اقتصادی این بود که: سرمایۀ خود را به استان سیستان و بلوچستان ببریم برای پرورش شترمرغ چون برای سرمایهگذاری در آن مناطق تسهیلات با سود اندک ارائه میشود یا اینکه سرمایه را به استان اصفهان ببریم برای ایجاد کارخانه سنگ بری؟
یعنی در آن دوران سرمایهگذار حاضر بود در همه جای ایران سرمایهگذاری کند و نگاه میکرد که کجا برای او سودآورتر است.
در دوران آقای خاتمی سؤال فعالان اقتصادی این بود که: سرمایۀ خود را در اصفهان، تبریز یا مشهد برای کارخانۀ فولادسازی استفاده کنیم یا در تهران روی پتروشیمی و خودرو سرمایهگذاری کنیم؟ در این دوره دیگر سؤال سرمایهگذار حول منطقۀ سرمایهگذاری در حاشیۀ کشور نبود بلکه میخواست فقط سرمایهاش در مراکز استانهای بزرگ متمرکز شود.
در زمان دولت احمدینژاد سؤال سرمایه گذاران این شد که: سرمایه را صرف خرید دلار کنیم یا طلا و زمین بخریم؟
درواقع دیگر کسی دنبال سرمایهگذاری در تولید نبود و تنها به دنبال کسب سودهایی بود که در بازارهای یادشده از طریق دلالی کسب می شد اما امروز سؤال سرمایهگذاران این است که: سرمایه را به امارات و ترکیه ببریم یا در ارمنستان و گرجستان خانه بخریم یا سرمایهگذاری کنیم؟؟
روند این سؤالات نشان میدهد افق اقتصاد ایران مسدود شده یعنی دیگر سرمایهگذار احساس نمیکند که در ۲۰ سال آینده همین نظم اقتصادی و سیاسی وجود داشته باشد یا در صورت وجود همین نظام هم به سرمایۀ او آسیبی نرسیده و سود قابل قبولی کرده باشد.
امروز سرمایه گذاران سؤالشان این است که سرمایۀ خود را چگونه و کجا از کشور خارج کنند، بخش بزرگی از افزایش قیمت دلار هم ناشی از سرمایههایی است که در حال خارج شدن از کشور است چون سرمایهگذار نمیداند در تحریم یک ماه دیگر، در انتخابات دو سال دیگر یا در اعتراضات بعدی چه بلایی بر سر ثروت او خواهد آمد.
اینها نشان میدهد اقتصاد ما افق ندارد و برای ایجاد افق در اقتصاد هم دولت به تنهایی نمیتواند کاری کند و کل نظام سیاسی باید این افق را ایجاد کند، یعنی تغییرات گسترده، باور پذیر و سریع در جهتگیریهای کلان و رفتار حکومت به گونهای باشد که تمام مردم باور کنند قرار است تغییرات جدی ایجاد شود نه فقط عدهای تکبیر بگویند مثلا اینکه به مردم بگوییم سه نفر مفسد اقتصادی اعدام شدند در باور مردم به اینکه کل نظام سیاسی فاسد است تغییری ایجاد نمیشود اما اگر بگوییم تمام نهادهای نظامی و شبه دولتی به سرعت از اقتصاد خارج شوند این یک تصمیم بزرگ است یعنی مردم باور میکنند که قرار است زمینههای فساد کم شود یا اگر مثلا اعلام کنیم تمامی ایرانیان خارج از کشور که شاکی خصوصی ندارند میتوانند به ایران تردد کنند و عفو عمومی اعلام کنیم این مساله در میان مردم امید ایجاد میکند ضمن اینکه چند میلیون ایرانی خارجنشین نیز با تردد خود به ایران در شکستن تحریم و نقل و انتقال دلار به ما کمک خواهند کرد ، اگر ما چهار میلیون ایرانی مقیم خارج از کشور داشته باشیم که هر کدام فقط یکبار در سال به ایران سفر کنند در مجموع ۴۰ میلیارد دلار ارز وارد کشور میشود.
جمع بندی کنم تا زمانی که ما در اقتصاد افقگشایی نکنیم وضع کشور هر روز وخیمتر ، بیکاری و فقر بیشتر و حرکت کل اقتصاد به سمت خروج سرمایه و رکود مطلق قطعی خواهد بود.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰